به گزارش خبرنگار مهر، پیاده روی اربعین نه تنها یک سفر معنوی است بلکه یک اقدام فرهنگی نیز می باشد. پیاده روی یک مانور تمدن ساز است. این سفر نباید تنها یک منسک مذهبی فردی باشد و هم چنین نباید به دنبال حاشیه های سفر بود بلکه می بایست افق دید شیعه آخر الزمانی بسیار گسترده تر باشد. همانطور که بارها رهبر انقلاب فرمودند با همین سفرها و قدرت نمایی های اربعین می‌توانیم تمدن نوین مذهبی را بسازیم.
حجت الاسلام یحیی جهانگیری سهروردی، استاد مدعو کرسی اسلام شناسی دانشگاه حراره در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد تأثیرات تمدنی راهپیمایی اربعین گفت: کربلا یک نقطه جغرافیایی است ولی به وسعت گیتی و عاشورا یک نصف روز است به گستره تاریخ. حقیقت آن است که این واقعه، را نباید در تاریخ محصور کرد. عاشورا «در تاریخ» نیست بلکه «برای تاریخ» است. این که حسین(ع) از مدینه حرکت خود را آغاز کرد تا کوفه، یعنی از نخستین پایگاه حکومت اسلامی تا دومین پایگاه حکومت اسلامی.
وی افرود: به تعبیر دقیق تر از پایتخت نبوی به پایتخت علوی و حتی مهدوی. زیرا آخرین موعود، کوفه را پایتخت خود خواهد گزید. وسعت حرکت او از مدینه النبی(ص) است تا مدینه المهدی(عج). اگر این حرکت رمزگشایی شود و نشانه شناسی گردد، این حقیقت آشکار می شود که کربلا به وسعت جهان اسلام و جهان انسانی است و چه ظلم بزرگ است که آن حقیقت فرا تاریخی و فراسرزمین را محدود به زمانی و مکانی گردانیم.
استاد دانشگاه حراره ادامه داد: در زیارت های مرتبط با امام حسین(ع)، پیش از آنکه به او سلام بدهیم به آغاز تاریخ می رویم، به آغاز آغاز به زمان آدم(ع). ارادت و پایبندی خود را از آدم(ع) شروع می کنیم، از نوح(ع) و ابراهیم(ع) و موسی(ع) و عیسی(ع) می گوییم تا به آخرین پیامبر حق طلب و ظلم ستیز یعنی محمد(ص) می رسیم. فلسفه اش این است که عاشورا یک واقعه «ایزوله» شده از تاریخ نیست، بلکه حاصل «انباشت های تاریخی» است که در کربلا به نقطه پیک خود می رسد. این نبرد، پیشینه ای به وسعت تاریخ انسان دارد. انسانی که نیمه ای در مسیر سعادت و حق ره پیمودند و عده ای دیگر شقاوت و بطلان را مسیر خود گزیدند.
این محقق و نویسنده کشورمان گفت: حقیقت دیگر عاشورا این است که با شهادت حسین(ع) پایان نیافت. گزاره های مهم دینی و تاریخی بر این مطلب گواه است. اینکه حسین(ع) مکرر در روز عاشورا به یاد آخرین حجت خدا بوده است. اینکه زینب کبری(س) در آن بحبوحه اسارت، از مهدی(عج) یاد می کند، یعنی عاشورا آغازش در کربلاست ولی امتتدادش به افق ظهور است، یعنی خیمه حسین(ع) همیشه برپاست تا آنها که برای قیام مهدی(عج) به انتظار ایستاده اند، در آن گردم هم آیند.
وی با اشاره به اینکه حقیقت سوم عاشورا این است که کلکسیونی از الگوهاست، گفت: در کاروان حسینی، هم پیرمرد است هم جوان و هم نوجوان و حتی خردسال شش ماهه. هم زن است و هم مرد. هم عرب است و هم عجم. هم مسلمان است و هم مسیحی. هم سفید پوست است و هم رنگین پوست. رمز این آلبوم خوش نقش تاریخ این است که بگوید هیچ کس بهانه ای ندارد تا ادعا کند نمی تواند از عاشورا الگو بگیرد. عاشورا برای هر نقشی و هر صنفی، نقش مناسبی دارد. چهره های عاشورا، به حق سوپراستارهای معنویت هستند برای همه و برای همیشه.
جهانگیری سهروردی گفت: اینکه اربعین چنان با اهمیت جلوه داشته شده است که نشان مومن خوانده می شود، به خاطر این است که ثابت کند، هر دلداده اقیانوس آرامش و ایمان، باید هر باری خود را به دریای کربلا برساند و آنجا خودآزمایی کند. چرا که مدعیانی بودند در کربلا باختند. باید هر بار به کربلا خود را رساند تا از آستان آن سرمایه اندوخت تا خود را بازیافت و خود را برای سفری با شهدای کربلا آماده کرد. چون اربعین به ما می آموزد که هیچ کس حق ندارد فقط ادعا کند «یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَکُمْ فَأَفُوزَ فَوْزا عَظِیماً»، کربلا فرصت فقط ای کاش گفتن نیست بلکه باید راهی را که حسین(ع) روی بشریت گشود را باید پیمود.
نظر شما